گشتی در نمایشگاه عبدالحمید قدیریان با عنوان «نور هدی، نور حسین است و بس»

نوشتاری از مجله سوره در بهمن۱۴۰۱

تیتر: از ابتدا تا انتها نور

زیرتیتر: گشتی در نمایشگاه عبدالحمید قدیریان با عنوان  «نور هدی، نور حسین است و بس»

حجّت امانیان

درست در روزهایی که بیگانگان در حال به گروگان گرفتن هنرمندانمان هستند، عبدالحمید قدیریان گالری خود را برپا کرد. او هنرمندی جسور و اهل اندیشه، پژوهش و اکتشاف در معنای اسلام و انقلاب اسلامی مردم ایران است. عبدالحمید قدیریان کسی است که می‌خواهد پیام و معنای مکشوفه انقلاب را با هنرش برای مخاطب ترجمه و  تبیین کند؛ تا ظرفیت و جان مخاطب را با اثرش بیدار و از آن آگاه سازد. او سال‌ها در کنار نقاشانی مانند:«حبیب الله صادقی»، «کاظم چلیپا» و…، در حوزه‌ هنری انقلاب اسلامی تجربه‌‌اندوزی کرده و فعالیت‌های هنری متعددی از جمله همکاری در پشت صحنه فیلم‌ها و سریال‌های دینی را در کارنامه دارد. قدیریان اکنون نمایشگاهی در «گالری فرهنگسرای نیاوران» برپا کرده است.

قدیریان در بیشتر آثارش با نور انس ویژه‌ای برقرار کرده؛ برای مثال اثر «جمع یاران» که در سال ۱۳۶۸ (روزهای ارتحال امام خمینی) خلق شد، تصویر متفاوتی از جایگاه امام خمینی«ره» در میان شهدا را نشان می‌دهد که حسی عرفانی دارد. باید گفت نور در آثار او طبیعی نیست، بلکه نوری قدسی است که حکمت و پندی معنوی برای ما دارد؛ او درباره این نور می‌گوید:«نور در آثار من فانتزی و شاعرانه نیست، بلکه یک ابزار جنگی است.» پس قرار نیست در آثار او با نوری معمولی مواجه شویم. نور را در صحنه‌های نبردی نفس‌گیر یا موقعیت‌ها و سوژه‌هایی خاص دنبال خواهیم کرد.

قدیریان این سبک و مسیر، اندیشه‌ را از نور انقلاب اسلامی پیگیری می‌کند و می‌گوید:«روزگاری که در پی یافتن مرد خدا بودیم، دنبال پیرمردی سالک می‌گشتیم اما زمانه عوض شده و حالا سرداری داریم که تمام ابعاد وجودی‌ او زیرمجموعه عبد بودن است.» این سخن و اشاره به «عبد» بودن آن «سردارِ سرباز» را این‌گونه در مراسم افتتاحیه نمایشگاه بیان کرد:«وارد فضایی شدیم که شتابان به سمت ظهور می‌رویم و طبعا همه راهکارها را باید بر همین اساس بچینیم، فکر می‌کنید چرا سردار سلیمانی در سال‌های حضور در خط مقدم شهید نشد و در این روزگار شهید شد؟ وقتی به عبد و نورانی بودن ایشان فکر می‌کنم می‌بینم خدا دارد یک معیار معرفی می‌کند و یکی از ویژگی‌های در میدان بودن، نورانی بودن است. در فتنه اخیر، حرکات روانی عجیبی دیدیم که فکر می‌کردیم منشأ آن عنصری خارجی باشد اما راهکار حل آن، نزدیک شدن همه به نور است.» این صداقت هنرمندانه در بیان قدیریان را در آثار نمایشگاهش هم میبینیم.

توصیف یک تماشا

نمایشگاه «نور هدی، نور حسین است و بس» شامل ۴۸ تابلو نقاشی و ۶ مجسمه بدون عنوان از آثار قدیریان است. برخی از تابلوهای این نمایشگاه اگرچه به گفته خود او از آثار به نمایش درآمده در نمایشگاه‌های «آسمان حسین» و «همپای نور» اوست اما بیشتر از نیمی از آثار شامل تابلوهای جدیدی است که در همین چند سال اخیر با موضوع «کاربرد نور الهی در روند گام دوم انقلاب اسلامی و نابودی صهیونیسم» طراحی و اجرا شده است. طراحی مسیر نمایش و چیدمان آثار که وظیفه کیوریتور گالری است، همه توسط خود او انجام شده و توانسته به خوبی هدف مفهومی نمایشگاه را متحقق کند. او تجربه خوبی در مدیریت‌ هنری و طراحی صحنه آثاری مانند «مریم مقدس» و «ملک سلیمان نبی» دارد که به او در برپایی این نمایشگاه یاری رسانده است.

در ورودی نمایشگاه با تابلوی نقاشی‌ای مواجه می‌شویم که به نوعی بیانیه هنری نمایشگاه قدیریان نیز هست و عرض ارادت اوست به ساحت بانوی نور، حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها. اثر «کوثر» تصویری از این بانوی نور در موقعیتی از بهشت است که با نهر روان نورانی زیر پای ایشان در این موقعیت از نمایشگاه ما را دعوت به شناخت حقیقت نور این خاندان که ایشان سرچشمه آن هستند، می‌کند. در‌‌ پانوشت این اثر نوشته شده: «کوثر نعمتی جاریست که منشأ‌ش از پشت دیوار بهشت، از آینده‌ای دور، و از زیر پای مادر مهربان جاری می‌شود و عالم به عالم سرازیر شده، همه عوالم و زمان‌ها را بهرمند می‌سازد».

 فضای گالری از وسعت خوبی برخوردار است؛ لذا امکان مناسبی برای دیدن این تعداد تابلو در ابعاد متفاوت را فراهم کرده و مخاطب از دیدن آثار خسته نمی‌شود. مسیر تماشای آثار از سمت راست ورودی و با اثر «شجره طیبه، شجره خبیثه» آغاز می‌شود، اثری با تصویری از همان توصیف نقاشانه قدیریان که نور را در آثارش «ابزار جنگ» می‌بیند. سواری سفید پوش که همراه نور از آسمان هبوط کرده و آماده مصاف با سوار سیاهی و ظلمت شده است؛ ظلمتی که از یک زمین خونین برآمده است. شاید تلمیحی باشد به سخن ملائکه که به خداوند گفتند آیا در زمین کسی را قرار می‌دهی که فساد و خون‌ریزی کند؟ و شاید آن‌چیزی که ملائکه نمی‌دانستند همین قیام نور بود که در تابلوی قدیریان به تصویر کشیده شده است. این، لحظه ظهور نور خاندان حق است که تمام نیروی ظلمت زمینی در برابرش ایستادگی کرده و به پیکار خواهد آمد.

سبک اغلب آثار به اکسپرسیونیسم روایی و سمبلیسم نزدیک است و این توان را به ما می‌دهد تا در لحظه دیدار با هر اثر به راحتی مفاهیمش را درک ‌کنیم. در طبقه اول، بیشتر آثار ما را به سبقت گرفتن بر یکدیگر برای رسیدن به نور و صیقل دادن وجودمان فرا می‌خواند. «عزم» عنوان اثری در ابتدای این بخش از نمایشگاه است. در اینجا، تک‌دست‌هایی از زمینه‌ای تاریک رو به آسمان گشوده شده تا خود را به دست‌های شخص مقدسی که نور از آن می‌جوشد، برساند و گواه پیام این بخش از نمایشگاه باشد. حضور آثاری مانند «پرکن پیاله را»، «نور هدایت»، «رهایی»، «همپای نور»، «لشگر شهدا» چنین می‌گوید که باید همچون اثر «اشتیاق» مشتاقانه برای رسیدن به نور حق، پا در مسیر نهاد.

نمادهای زخم و سمبل‌های التیام

بخشی از تابلوهای طبقه پایینی به آثاری با تصاویری از واقعه کربلا و حضور مادرانه حضرت زهرا در آن واقعه اختصاص دارد. سه اثر شاخص این بخش که بیشتر به موضوع نمایشگاه نزدیک شده اثر «اراده اطفاء نور»، «امید» و «جنگ مقدس» است. در پانوشت اثر «اراده اطفاء نور» که تصویر پانورامایی است بخشی از متن زیارت عاشورا نوشته شده است: فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّهً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْت، وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّهً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ و َاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فی‌ها، و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّهً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَی اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیاَّئِهِم. این تصویر که مربوط به آخرین صحنه واقعه کربلا است صحنه هجوم لشگر ظلمت بر نور خدا، حضرت اباعبدالله الحسین را نشان می‌دهد. بخش زیادی از اثر به لشگریان ظلمت اختصاص یافته است. از این رو وزن تصویر در سمت راست به نحوی بالا رفته که سبُکی و پرسپکتیو  این هجوم سنگین به سمت نور، چشم ناظر را میخکوب می‌کند.

اثر «امید» به موضوع مقاومت و امید به روشنایی پرداخته است. پوشش مادر نشان می‌دهد فلسطینی است. او همراه با کودک شیرخوار و کودکی که پشت او پناه گرفته بر سر قبری که گویا شوهرش باشد روی دو زانو ایستاده و به نوری خیره شده که حس امید را القاء می‌کند. وجود نمادین چفیه در تصویر، سمبل مقاومت و جنگ است. پانوشت آن ارتباط خاصی با تابلوی جنگ مقدس دارد:«امید به خداییست که صحنه جدیدی ترسیم نماید و سپاهیان خود را از اقصی نقاط جهان، بکار گیرد و طرحی نو در اندازد؛ رؤیایی است که حتی در میان ویرانه‌های خانه‌ها و شهرها، دلدادگان به مقاومت، با امیدی روی به آسمان برای خود بارها و بارها مرور می‌کنند».

اثر «جنگ مقدس» که در سبک پرده‌های نقالی و تصویری سه لتی است روایت هجوم سربازان نور برای آزادسازی قدس اشغالی از دست شیاطینی است که از عمق زمین هم فتنه‌‌‌‌‌انگیزی می‌کنند تا شکست نخورند. اما به واسطه نور ایمان همان شجره طیبه، درحال پیروزی در این کارزار و نابودی شیاطین هستند؛ زیرا نور در اعماق نفوذ می‌کند.

در بخش مرکزی این طبقه دو مجسمه برنزی قرار دارد که همچون باقی مجسمه‌ها نه پانوشت و نه عنوان خاصی دارند. این موقعیت نسبتا بی‌معنا، موجب سردرگمی و معلق بودن آثار در ذهن مخاطب می‌شود؛ چون نمی‌تواند مفهوم و علت حضور ‌آن‌ها در این موقعیت  را درک کند. یکی از مجسمه‌ها فیگور جانبازی است که با سری به زیر افتاده بر زانوی ادب نشسته است. او یک دستش را از دست داده و به جای آن بالی از کتفش روییده. این مجسمه تجسمی از حس حضور آن فرد در موقعیتی مهم را القا می‌کند و در بین تمام مجسمه‌های نمایشگاه نزدیک‌ترین اثر به حس مخاطبان است.

بخش انتهایی نمایشگاه به چهار تابلوی «دختران مدرسه سیدالشهدای افغانستان»، «قاب‌های آسمانی»، «شفا» و «به سوی ظهور» اختصاص دارد. شهادت دخترکان افغانستانی با سوگواری مادران شهدای جبهه مقاومت اسلامی در کنار حضرت زهرا حسی التیام‌بخش دارد. در اثر بعدی یعنی تابلو «شفا» دردها و امراض و ابتلائات دنیا نشان داده می‌شود. اما توسل و باور به ساحت مقدس و نورانی خاندان نبوت، موجب درمان و سلامت است. «به سوی ظهور» به عنوان نقطه پایان نمایشگاه بسیار الهام‌بخش است. تک درخت سپید کهن‌سال و تنومندی به تصویر کشیده شده که در میانه رنگ‌ آبی آسمان، اندک پرندگانی از آن به پرواز درآمده‌اند. این اثر ما را دعوت به پرواز می‌کند؛ درخت، نماد دنیا و سمبل ایران اسلامی است و پرندگانی که در مسیر ظهور و برای رسیدن به نور حق به پرواز درآمده‌اند، نماد شهدا هستند. پانوشت اثر یادآور آن جمله «شرط شهید شدن، شهید بودن است» حاج قاسم سلیمانی می‌شود «شرط آسمانی شدن، نورانی بودن است. برای نورانی شدن چه منبعی دقیق‌تر و منطبق‌تر با نظامات خداوندی، بجز قرآن که بر اساس آن، ساختار وجودمان شکل گیرد و چه سوختی کارآمدتر از خیرات و مثبتات که ما را نورانی کرده و برای پرواز مهیا کند».

نمایشگاه عبدالحمید قدیریان فرصت خوبی برای تدبر ما در رخدادهای پیرامون نور انقلاب اسلامی فراهم کرده. او به عنوان یکی از هنرمندان متعهد و باسابقه، از ریشه هدایت انسان در این نمایشگاه سخن گفته، هدایتی که از جنس فطرت است و ما را به توحید دعوت می‌کند. نقاشی‌های قدیریان تلفیق شاعرنه نور و رنگ برای تصویر و توصیف مضامینی است که اندک هنرمندی توان و ظرفیت درک و خلق آن را در آثارش پیدا می‌کند.

سید محمدجواد شرافت در توصیف این جنس نور چنین گفته:

اوصاف تو از ابتدا تا انتها نور
آیینه ای آیینه ای سرتا به پا نور

آیینه ای و خلق حیران صفاتت
تابیده بر جان تو از ذات خدا نور

چشمی که توفیق تماشای تو را داشت
جسم تو را جان دیده و جان تو را نور

در حلقه ی عشاق تو ای صبح صادق
بر هر لبی گل کرده «یا قدوس» ، «یا نور»

قرآن وصفت سوره سوره با شکوه است
«فرقان»«نبا»«یوسف»«قیامت»«هل اتی»«نور»

از کعبه تا مسجد مسیر روشن توست
از آسمان تا آسمان از نور تا نور

خورشیدی و بر شانه ی خورشید رفتی
فریاد می زد آسمان : «نور علی نور»

تو بوتراب و همسر تو مادر آب
اصل شما وصل شما نسل شما نور

پایان کار دشمنان توست با نار
آغاز راه دوستان توست با نور

در مدح تو چشم غزل روشن که دیده است
وصف تو را از ابتدا تا انتها نور

شاید روزی که سید مرتضی آوینی مقاله «انفطار صورت» را می‌نوشت، کمتر انتظار داشت کسی پس از چهل و سه‌ سال چنین حضوری را از هنرمندی که با انقلاب اسلامی رشد کرده و با آن به بلوغ هنری رسیده، ببیند. اما امروز ما با مرور آن مقاله مهم می‌توانیم نقاطی روشن را به واسطه نمایشگاه «نور هدی، نور حسین است و بس» که توسط عبدالحمید قدیریان برپا شده، مشاهده کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

شانزده − 9 =