همچنان بهت زده ایم
عبدالحمید قدیریان
هنرمند نقاش
راهپیمایـی اربعیـن حـالا دیگـر به یـک پدیـده نویـن در جامعـه امروز بـدل شـده و عظمـت ایـن حرکـت یـک هویـت نویـن اجتماعـی را در پهنـه جغرافیای ما شـکل داده اسـت. عبدالحمیـد قدیریـان از هنرمنـدان برجسـته نقاشـی و چهره سـال هنر انقلاب اسـت. او ازجملـه طراحـان دکـور و صحنه آثار سـینمایی اسـت و در پروژههایی همچون «مریم مقدس»، «ملک سلیمان» و «محمدرسول الله» حضور داشته است. قدیریان توفیق حضور در اجتماع بزرگ اربعین را داشـته و مجموعه تابلوهای «آسـمان حسـین» و «همپای نور» نمایشی از تجربـه زیسـته ایـن هنرمنـد از ایـن اجتمـاع بـزرگ حسـینی اسـت. در ادامـه یادداشـت شـفاهی این هنرمنـد را در توصیف عظمت راهپیمایی اربعیـن حسـینی میخوانید.
بهره بردن از اربعین بسـتگی به معرفتی دارد که افراد نسـبت به عاشـورا دارنـد. همانطـور کـه میدانید مفاهیم سـه بعدی هسـتند و لـذا در بعد ارتفـاع هرقـدر کـه معرفـت آسـمانیتر باشـد، لطیفتـر و هرقـدر معرفت سمتوسـوی دنیایـی بـه خـود بگیـرد خشـنتر و فـرد هـم بهـره کمتری میبرد. عاشـورا را هم میتوان از جنبه دنیایی نگریسـت، بهعبارت دیگر آن واقعـه را میتـوان یـک جوشـش اجتماعـی و سیاسـی دانسـت و از آن عبرتهـا بـرد و هـم میتـوان آن را از منظـر برزخـی و اخلاقـی نگریسـت و از آن بهرههـا بـرد و همچنیـن میتـوان آن را امـری ملکوتـی و آسـمانی دانسـت و از نور آن اسـتفاده کرد.
زمانـی کـه بـرای سـاخت فیلـم ملـک سـلیمان(ع) تحقیـق میکردیـم بـه ابعـاد عجیبـی از رفتـار حضـرت سـلیمان (ع) برخوردیـم که بیـان آنها در ظـرف فیلـم و سـینما قابل گفتـن نبود. سـلیمان(ع) یکی از سـابقون اسـت و حجـاب زمـان بـرای او محدودیتـی ایجـاد نمیکـرد. وی بعـد از جنگهـای بسـیار، درپـی رشـد خـود میدانسـت کـه بایـد بهسـویی بـرود کـه نـور او را هدایـت کنـد. آن حضـرت بههمـراه یـاران خویـش بـه تاخـت بهسـوی سـرزمینی کـه نـور از آنسـاطع میشـود، مـیرود. در کربـلا قومـی را میبینـد کـه بـا اینکـه در مجاورت خورشـیدند ولـی از نور بهـرهای ندارنـد. ایشـان میدیـد کـه کربـلا محلـی اسـت کـه خورشـید وجـود امـام حسـین(ع) در آن بـه تابیـدن مشـغول اسـت و آن قـوم پلیـد بیتقــوا، (قاتــلان امــام) هیــچ بهــرهای از نــور او نمیبرنــد و همچــون شـبپرگان از نـور گریـزان و فـراری هسـتند. سلیمان(ع) با ماجرای حضرت موسی(ع) آشنا بود و در بین دو رود دجله و فـرات بـا بزرگـواری مواجـه میشـود کـه موسـی(ع) در مجمعالبحرین بـا او مواجـه شـد. سـلیمان(ع) با مجمعالبحرین ( حضـرت خضر) همراه شـد و به سرچشـمه نور وارد گشـت. او میدانسـت که خضر(ع) بههمراه ذوالقرنین به وادی ظلمات رفته و وارد آب حیات شـد و از آن پس زندگی جاوید یافت. او میدانسـت که کربلا از دیدگاه مادی و ظاهری بهخاطر رفتار شـیاطین انسـی و جنی، بسـیار تاریک و غمبار اسـت، اما در باطنِ آن ظاهـرِ تاریـک، آب حیـات وجـود دارد و هرکسـی طالـب حیات باشـد باید وارد آن سـرزمین شـود تا زنده شـود. سـلیمان(ع) وارد آن سـرزمین شـد و همچـون خضـر(ع) از آب حیـات نوشـید و بـا مفهوم «وَ لا تَحْسَـبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَمْواتًا بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» آشنا شد. او میدانسـت درجات بالای حیات را باید در ارتفاعات آسـمان جسـتوجو کـرد و خداونـد یـاران مولا را به اعلیعلیین رسـانده بود.
والاترین فضای تربیتی برای ظهور
وقتـی از اربعیـن به عنـوان یـک پدیـده اجتماعـی سـخن میگویید باید جایـگاه آن را در برنامـه الهـی جسـتوجو کنیـد. هنرمنـدان بـا توجـه بـه تیزبینـی و دقتنظـری کـه دارنـد برای خلق آثار خـود باید در ابتدا تبیین دقیـق و منطبـق بـا حـق را از اربعیـن داشـته باشـند تا آثارشـان بتواند در ایـن حـوزه پیشـرو باشـد و آیندهپژوهانـه مسـیر پیـشرو را نشـان دهد. از آنجا که جامعه جهانی بهسـرعت بهسـمت حوادث قبل از ظهور میرود، اربعیـن را بایـد بهعنـوان یـک رفتـار تربیتـی از جانب خداوند دانسـت که بـا قـرار دادن افـراد در آن فضـا، آنهـا را دعـوت بـه کسـب صفاتـی میکند کـه در مسـیر بهسـوی آینـده و مواجـه شـدن بـا حـوادث سـخت قبـل از ظهـور بـه آن نیـاز دارند.
بـه یـاد دارم از سـال ۹۳ حـدود چهـار سـمینار در روز اربعیـن، در سـالن مجاور حرم امام حسـین(ع) شـرکت داشـتم و در تمام سـمینارها، همه علمـا از کشـورهای مختلـف، نسـبت بـه پدیده اربعین اظهـار بهتزدگی میکردنـد. درطـول این سـالها علما و سـخنرانان از جنبههای مختلف سعی کردند ویژگیهای اربعین را احصا کنند و در اختیار مردم بگذارند اما متاسـفانه کمتر از ویژگی اصلی اربعین سـخن بهمیان آوردهاند و آن نوراللـه اسـت، همـان نـوری کـه همـه قلوب را به تسـخیر خـود دارد و آنها را در سـختترین دوران «حضور داعش» به کربلا کشـانده اسـت. همان نـوری کـه مـولا علـی(ع) در حدیث «معرفت به نورانیت» بر هر شـیعهای، آشـنایی بـا آن را واجـب میخواند. اگـر بـاور کنیـم کـه اربعیـن قسـمتی از برنامـه الهـی اسـت کـه خداونـد طبـق آن مـا را تربیـت و به سـمت ظهـور میکشـاند، بـه تفاوتهـای آن بـا اجتماعـات دیگـر پـی میبریـم. به طوریکـه در چندیـن بـاری کـه بـا زوار اربعیـن همـراه بـودم از آنهـا تاثیـر زیـادی گرفتـم کـه حاصـل آن را در مجموعـه تابلوهای «آسـمان حسـین» و «همپـای نور» در سـالهای ۹۴ و ۹۸ بـه نمایـش گذاشـتهام. بـار دیگـر تاکیـد میکنـم جـای تبییـن آسـمانی در اربعین توسـط علما خالی اسـت. میتوان با انتقال معرفت قرآنی به مومنین باعث شـد آنها بسـیار بیش از این از اربعین بهره ببرند و از مواهب آن در زندگی فردی و اجتماعی خود اسـتفاده کنند.