تصویرگری صحنه‌های قرآنی؛ فرصت‌های ناب در انتقال مفاهیم
متأسفانه بزرگان و متفکرین ما در طی قرن‌ها، با بی‌توجهی از به‌کارگیری تصویر در انتقال مفاهیم عبور کرده‌اند و تلاشی برای تبیین این نوع نگرش و روش اشاعه فرهنگ دینی نداشته‌اند. اگر در آیات قرآن دقیق شویم، حضور و توصیف اهل بیت(ع) و اصحاب آن بزرگواران را در صحنه‌ها و ماجرا‌های بسیاری می‌توان ملاحظه کرد و از آن‌ها بهره برد؛ برای مثال آیات ۴۴ الی ۴۸ سوره اعراف صحنه بسیار دراماتیک و عجیب ترسیم می‌کند.

مشاهده یادداشت در «خبرگزاری ایکنا»

به گزارش ایکنا، عبدالحمید قدیریان، هنرمندان و طراح صحنه در یادداشتی به بررسی جایگاه تصویر در انتقال مفاهیم دینی و ظرفیت ویژه تصویرگری آیات قرآن پرداخت؛ متن این یادداشت در ادامه از نظر می‌گذرد:

خداوند بسیاری از اوقات و به خصوص در آخرالزمان، با ایجاد صحنه با ما سخن می‌گوید. روشی که ما در بحث‌های فرهنگ دینی به آن کمتر توجه کردیم. ولی غرب، سال‌هاست این روش را مَدّ نظر دارد و از آن بهره‌ها برده است. با نگاه به پیرامون خود و رصد فعالیت‌های فرهنگی غرب، مشاهده می‌کنیم که چگونه غربی‌ها توانسته‌اند‌ در زمانی اندک، بر فرهنگ ۲۵۰۰ ساله ایران و ۱۴۰۰ ساله ایران اسلامی تأثیر گذارند و از ما به صورت چشمگیری تلفات فرهنگی و حتی ایمانی بگیرند.

آن‌ها سَمّ شک را در دل‌های مؤمنین ریخته و در ایشان ایجاد شک می‌کنند. موفقیت غرب در نفوذ فرهنگی در سایر تمدن‌ها، نه به خاطر حقّانیت تفکری، بلکه به علت آشنایی ایشان در به کارگیری روش‌های متنوع تبلیغاتی و به طور خاص در به کارگیری تصویر برای اشاعه امیال و اهداف خود است و این در حالیست که متأسفانه از یک سو، بزرگان و متفکرین ما در طی قرن‌ها، با بی‌توجهی از کنار این روش عبور کرده‌اند و تلاشی برای تبیین این نوع نگرش و روش اشاعه فرهنگ دینی نداشته‌اند و به دنبال آن، برای تبیین بسیاری از مفاهیم، مخصوصاً برای توصیف ابعاد وجودی اهل‌بیت و اصحاب آنان، تنها متوسل به ابزار سخنرانی و مداحی شده‌اند و نتوانسته‌اند از صحنه‌های قرآنی و تصاویری که در آن مطرح شده، برای تبیین استفاده کنند.

از سوی دیگر، تاکنون مُبَلّغین ما هر وقت خواسته‌اند مردم را با اهل‌بیت (ع) آشنا کنند، یا آن بزرگواران را با ابعاد دنیایی ایشان مانند کیفیت تولد و ظاهر جسمانی معرفی کرده‌اند و یا به بعُد اخلاقی و بیان خصوصیات اخلاقی وی پرداخته‌اند. غافل از این‌که در دنیای کنونی و جوامع، که بسیاری بن‌بست‌ها در زندگی بشر پدیدار شده و معضلاتی پیش می‌آید که قابل حل نیست، دیگر انسان‌ها با پرداختن به این نوع موضوعات و این حدّ از معرفت نسبت به اهل‌بیت (ع)، اغنا نمی‌شوند.

انسان‌ها دوست دارند کسانی منجی‌شان باشند. به عنوان مثال همین فتنه کرونا که از سوی برخی شیطان صفتِ به ظاهر انسان، در دنیا به راه افتاده و به قول آیه ۱۰ سوره عنکبوت، «فتنه‌الناس» است و نباید آن را با «عذاب الهی» یکی دانست، نیاز مردم به شناخت منجی‌های اعتقادی‌شان بیشتر گردیده است. هالیوود و شیاطین حاکم بر آن که از وجود منجی حقیقی بی‌بهره هستند و اساساً مأموریت دارند تا انسان‌ها را از دامان انبیاء ورسل (ع) بیرون بکشند و به شیطان وصل کنند، این نیاز را به درستی تشخیص داده‌اند و به جای منجیان الهی، کاراکتر‌هایی بدلی مانند «اسپایدر من»، «سوپر من»، «مردان ایکس» و امثالهم را به راه انداخته‌اند تا انسان‌ها این نیاز فطری‌شان را با وجود این موجودات و دل بستن به آن‌ها، ارضاء کنند.

حال آن‌که قوی‌ترین و اثربخش‌ترین و با اقتدارترین افراد در عالم هستی، خلفای خداوند هستند که در رأس ایشان، اهل‌بیت عصمت وطهارت (ع) قرار دارند و مادون این بزرگواران، شیعیان ایشان هستند. چه آن‌ها که در قبل از حضور مادی ایشان در دنیا، توفیق تشیع این بزرگواران را داشته‌اند، مانند انبیا و رسل (ع) و چه آن‌ها که پس از حضور مادی ایشان در دنیا، خداوند این توفیق را نصیبشان کرده تا شیعه اهل‌بیت‌ع شوند؛ لذا مردم در این دوران نیاز به معرفت نسبت به ابعاد بالاتر اهل‌بیت (ع) و معرفت نسبت به جایگاه ایشان در نشئت آینده دارند.

به عبارت دیگر مردم دیگر به این بسنده نمی‌کنند که اهل‌بیت (ع) صرفاً الگوی اخلاقی ایشان باشند و نیازشان به اهل‌بیت (ع) را بیش از این می‌دانند. آن‌ها می‌خواهند بدانند که اهل بیت (ع) چه تاثیری در زندگی ایشان دارند. فطرت و دل ایشان گواهی می‌دهد که اهل‌بیت (ع) بسیار توانمند هستند. مردم اهل‌بیت (ع) را «یدالله و عین‌الله» می‌دانند. مردم دوست دارند این میل فطری را در آیات قرآن نیز مشاهده کنند تا دل‌شان آرام گیرد. آن‌ها می‌خواهند یقین کنند که اهل‌بیت (ع) این توان را دارند که پناهی برای ایشان باشند و مردم می‌توانند در نیاز‌ها و مشکلات و موضوعات خود به ایشان متوسل شوند و از وجود ایشان بهره‌مند شوند. مردم به عنوان شیعیان اهل بیت (ع) می‌خواهند ببینند که تشیع‌شان چه اثری در رشد و تعالی آن‌ها دارد؟ آن‌ها دوست دارند با جایگاه شیعیان حقیقی اهل‌بیت (ع) نیز آشنا شوند.

اگر در آیات قرآن دقیق شویم، حضور و توصیف اهل‌بیت (ع) و اصحاب آن بزرگواران را در صحنه‌ها و ماجرا‌های بسیاری می‌توان ملاحظه نمود و از آن‌ها بهره برد. از جمله صحنه‌هایی که می‌توان از آن برای درک جایگاه رفیع اهل‌بیت (ع) و اصحاب ایشان استفاده نمود، صحنه‌ی قبل از ورود انسان‌ها به بهشت و جهنم است. خداوند در سوره اعراف، آیات ۴۴ الی ۴۸ به زیبایی این صحنه را تصویر می‌کند. در این آیات، خداوند زمانی را توصیف کرده که تصور آن، ذهن را باز و گستره‌ی نگاه را وسیع می‌کند و آن صحنه‌ای است که «اصحاب الجنه» و «اصحاب النار» با هم مکالمه می‌کنند. این صحنه بسیار دراماتیک و عجیب است.

«اصحاب الجنه» کسانی هستند که به آیات الهی ایمان آورده و بر اساس آن عمل کرده‌اند و «اصحاب النار» کسانی هستند که به آیات الهی توجه نکردند و آن‌ها را تکذیب کرده و متکبرانه به آن‌ها نگریستند. شکر خدا عموماً ما شیعیان در مقابل آیات دائمی که برترین آنها، اهل‏بیت عصمت و طهارت (ع) است، به خوبی رفتار می‌کنیم، اما متأسفانه نسبت به آیات موسمی بسیار کم توجه هستیم. آیات بسیاری همچون ماجرای طبس در شروع انقلاب و دفاع مقدس که در آن قرار گرفتیم و اخیراً راهپیمایی اربعین حسینی (ع) و بسیاری موارد دیگر که خدا در معرض ما قرار داده و ما به راحتی و بدون دقت، از کنار آن‌ها عبور کردیم. امید است خداوند به ما رحم کند و ما را شامل عذاب قرار ندهد.

به هر حال، در آن صحنه شگفت‌انگیز، دو گروه جهنم‌یان و بهشت‌یان ایستاده‌اند و منتظرند تا تکلیف‌شان روشن شود. در شرایطی که کسی جرأت نمی‏‌کند بدون اذن خدا کاری انجام دهد. همه ایستاده‌اند؛ در آن لحظات قیامتی، دیگر دست و پاهایمان به فرمان ما نیستند، و حتی علیه ما شهادت می‌‏دهند، در چنین شرایطی، آن دو گروه با هم سخن می‌گویند.

در ابتدا اصحاب الجنه سخن را آغاز می‏کنند یعنی کسانی که آرم بهشتی بودن روی سینه‏‌شان نصب شده، تاج بهشتی بودن بر سرشان گذاشته شده، لباس بهشتی بودن بر تن‏شان پوشانده شده و قرار است که آخرین مرحله را عبور کنند و وارد بهشت شوند؛ آن‌ها رو به جهنم‌یان کرده شروع به صحبت می‏کنند و می‌گویند: ما به آن چیزی که خداوند به ما وعده داده بود و حق هم بود، رسیدیم و آن را دیدیم. آیا شما به آن چیزی که خداوند به شما وعده داده بود، رسیدید؟ آن‌ها جواب می‌دهند: بله همه وعده‌ها برای ما نیز تحقق پیدا کرد. در آن زمان یک «مؤذن» در صحنه‌ی قیامت بین بهشتیان و جهنمیان می‌آید و ندا سر می‌دهد و شروع به صحبت می‏کند. او حرف‏هایی می‏زند و رفتار‌هایی انجام می‏دهد، که بسیار عجیب است. او با صدای بسیار رسا و بلند سخن می-گوید و صدایش همه جا می‏پیچد و به گوش همگان می‏رسد. او می‌گوید: «لعنت خدا بر ظالمان باد». [الأعراف ۴۴]ص ۱۵۶ – وَ نادی أَصْحابُ الْجَنَّهِ أَصْحابَ النّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَهُ اللّهِ عَلَی الظّالِمینَ. [الأعراف ۴۵]ص ۱۵۶ – الَّذینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللّهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجًا وَ هُمْ بِاْلآخِرَهِ کافِرُونَ.

وقتی مؤذن این سخن را می‌گوید، یعنی وقتی «فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ»، ماجرایی شروع می‌شود. حجاب و دیواری عظیم بین دو گروه ایجاد می‌شود، ﴿ بَیْنَهُما حِجابٌ﴾ که باعث تفکیک آنان می‌شود. از این حجاب در آیه ۱۳ سورۀ حدید با واژۀ سور صحبت می‌شود. «فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فیهِ الرَّحْمَهُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ». سور یعنی دیوار قلعه. سوره هم از سور گرفته شده است و سوره‌های قرآن، هر کدام یک قلعه هستند. این حجاب که زده می‌شود، جا‌هایی از آن مثل قُله یا برج است. به آن برج‌ها اَعراف گفته می‌شود. در بالای آن دیوار عظیم و بر روی آن برج‌ها، افرادی قرار می‌گیرند که خدا ایشان را «رجال اعراف» می‌نامد. این افراد، آدم‌ها را از چهره‌هاشان می‌شناسند. این رجال چه کسانی هستند؟!

اگر بتوان این صحنه را تصور کرد، اعجاب تمام وجود ما را تسخیر می‌کند. در آن شرایط قیامتی، فردی می‌آید و جمله‌ای می‌گوید و به تبع آن جمله، دیواری ایجاد می‌شود و بر روی آن برج‌های مرتفعی ایجاد می‌شود. صحنه بسیار میخکوب کننده است. در آن شرایط، افرادی با مراسمی خاص بر روی آن برج‌ها قرار می‌گیرند. آن‌ها از بالای آن برج‌ها رو به بهشتیان کرده، سلام می‏کنند. در حالی که هنوز اصحاب الجنه وارد بهشت نشده‌اند و به شدت شوق و طمع ورود به بهشت را دارند. [الأعراف ۴۶]ص ۱۵۶ – وَ بَیْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَی اْلأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسیماهُمْ وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّهِ أَنْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ لَمْ یَدْخُلُوها وَ هُمْ یَطْمَعُونَ.

در آن صحنه چه کسی خوش‏آمد می‌گوید؟ کسی که صاحب خانه باشد یا از جانبِ صاحب خانه باشد؛ لذا به کسانی که در این موقعیت‌ها می‌آیند و مستقر می‌شوند، «رجال» گفته می‏شود. آن‌ها بر فراز برج‌ها و «اعراف» هستند و به بیان قرآن به آن‌ها «رجال الاعراف» گفته می‏شود.

حضور این افراد در آن صحنه عظیم خیلی زیباست. در جایی که کسی جرأت نمی‏کند بدون اذن خدا، کاری انجام دهد و همه ایستاده‌اند، آن فرد «مؤذن» می‌آید و بر ظالمان لعنت می‌کند و به تبع کلامش، ظالمان از رحمت خدا بی‌بهره می‌شوند، به این صورت که حجاب و دیواری بین ایشان و مومنین ایجاد می‌شود. بر روی آن دیوار و بر آن برج‌ها و نقاط مرتفع، کسانی می‌ایستند و به بهشتیان خوش آمد می‌گویند. آن‌ها چه کسانی هستند؟

با ایجاد آن دیوار عظیم و بر بالای آن برج‌ها، رجال اعراف می‌ایستند که همان اهل‏بیت (ع) هستند. کسانی که در دنیا علوی بودند، جلوی برجی می‏آیند که امیرالمؤمنین بالایش هستند. آن‌ها که در دنیا حسینی بودند، جلوی برجی می‏روند که امام حسین (ع) بر فراز آن هستند و به همین صورت مابقی شیعیان، جلوی برج‌ها می‌آیند. صحنۀ عجیبی است. همه ایستاده‌اند و هنوز وارد بهشت نشده‌اند. جالب است که در آن صحنه، در کنار رجال الاعراف و مادون ایشان، افراد دیگری به نام اصحاب الاعراف وجود دارند. اصحاب الاعراف، رجال الاعراف یا همان اهل‏بیت (ع) نیستند، بلکه نزدیکان و اصحاب اهل بیت هستند. اصحاب هر امام (ع)، در کنار ایشان بر روی برجی که ایشان بر روی آن ایستاده‌اند، می‌ایستند.

مثلاً اصحاب الحسین در کنار امام حسین (ع) بر روی برج می‌ایستند و رفتار‌هایی انجام می‌دهند. از برترین اصحاب الاعراف، اباالفضل (ع) است که در کنار امام حسین (ع) هستند. در حالی که بر طبق آیه ۴۷ کار برای ظالمین بسیار سخت و دشوار است، [الأعراف ۴۷]- وَ إِذا صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ تِلْقاءَ أَصْحابِ النّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمینَ»، بر طبق آیه ۴۸، این اصحاب الاعراف هستند که با کلامشان، مستکبران و اصحاب النار را مورد سرزنش قرار می‌دهند [الأعراف ۴۸]- وَ نادی أَصْحابُ اْلأَعْرافِ رِجالاً یَعْرِفُونَهُمْ بِسیماهُمْ قالُوا ما أَغْنی عَنْکُمْ جَمْعُکُمْ وَ ما کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ» و بر طبق آیه ۴۹ به اصحاب الجنه دلداری می‌دهند و به ایشان اذن ورود به بهشت را می‌دهند. [الأعراف ۴۹]- أَ هؤُلاءِ الَّذینَ أَقْسَمْتُمْ لا یَنالُهُمُ اللّهُ بِرَحْمَهٍ ادْخُلُوا الْجَنَّهَ لا خَوْفٌ عَلَیْکُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ». بله، با توجه به این آیات، ابوالفضل ع چنین جایگاهی دارد.

در احادیث متعدد داریم که در این آیات، مؤذن امیرالمؤمنین (ع) است. خود مولا امیرالمؤمنین فرمودند «انا قسیم الجنه والنار» من تقسیم کنندۀ بهشت و جهنم هستم. اگر بتوان این گونه صحنه‌ها را لااقل در ذهن به تصویر کشید، جایگاه اهل‌بیت (ع) و یاران را بهتر می‌توان درک و فهم کرد. درست است که معارف قرآنی بسیار مرتفع و به تصویر کشیدن آن‌ها دشوار است، ولی باید شجاعانه به میدان آمد و همچون قرآن برای درک و فهم معارف الهی از تصویر بهره جست و قرآن را از مهجور بودن بیرون آورد.

والسلام

عبدالحمید قدیریان

دیدگاهتان را بنویسید

پانزده + پنج =